شهر تاریخی جرجان جذابیتهای خاص و منحصربهفردی دارد که گردشگران علاقهمند به تاریخ ایران باستان از دیدن آن سیر نمیشوند. این شهر یکی از مهمترین شهرهای ایران در دوران قبل و بعد از اسلام شناخته میشود که باقیماندههای آن از تمدن مردمان ایران کهن حکایت دارد. این مکان باستانی سالهاست که راه خود را به فهرست آثار ملی ایران باز کرده. به عبارتی از شهری صحبت میکنیم که باقیماندههای آن به رغم گذشت هزاران سال، هنوز هم خاطرات خوش اهالی باصفای این منطقه را در دل زنده میکند. گشتوگذار در شهر قدیمی جرجان نهتنها برای علاقهمندان آثار باستانی و تاریخی جذابیت دارد، بلکه آبوهوای خوش این منطقه گردشگران را به خود میخواند. به همین دلیل برای آن دسته از گردشگران علاقهمند به اماکن باستانی، در ادامه سفری در تونل زمان ترتیب دادهایم تا به جاذبه های گردشگری جرجان اشاره کنیم و از تاریخچه این مکان باستانی بگوییم.
شهر جرجان کجاست
شهر قدیم جرجان چیزی حدود ۷هزار سال قدمت دارد و کاملاً مشخص است شهری با چنین پیشینهای بهراحتی از صفحه جغرافیا محو نمیشود. کافی است نگاهی به نقشه بیندازید تا کاملاً متوجه شوید که شهر جرجان کجاست. در واقع در استان گلستان و جنوب غربی گنبد کاووس با فاصلهای حدود ۸۵ کیلومتر از شمال شرق استرآباد، شهر تاریخی جرجان را پیدا میکنید. این مکان خوشمسیر است و جادهای هموار دارد؛ اما باز هم پیشنهاد میکنیم بسته به فصلی که برای سفر به این منطقه انتخاب کردهاید، تجهیزات لازم برای سفر در جادههای بیرونشهری را همراه داشته باشید.
جاذبه های تاریخی
این شهر در دوران ساسانیان و قبل از اسلام در ایران بنا شد و در آن زمان یکی از مهمترین شهرهای ایران باستان بود. جایگاه این منطقه پس از اسلام هم حفظ شد و به اندازهای گسترش پیدا کرد که گفته میشود به لحاظ مساحت، شعاع جرجان از بنای گنبد قابوس تا امامزاده یحیی امتداد داشت. به این ترتیب میتوان گفت جرجان در دوران اوج خود نزدیک به ۴ کیلومتر مساحت داشت و چنین وسعتی باعث شده hsj تا مقدار زیادی از خرابههای این شهر هنوز هم پابرجا باشد. در کتابهای قدیمی هم شاهد اشارههای زیادی به این مکان هستیم. بر اساس مستندات تاریخی، این شهر در پایان دوران ساسانیان بهعنوان مهمترین شهر شمال ایران شناخته میشود.
باستانشناسان اهمیت شهر جرجان را با شهرهای مهم ایران باستان مانند مرو، ری و جندیشاپور برابر میدانند. اهمیت این مکان در زمان خود باعث شده است تا آثار باستانی چشمگیری در این شهر تاریخی وجود داشته باشد. این آثار باستانی، جرجان را به شهری مهم در میان باستانشناسان و علاقهمندان تاریخ کهن ایران تبدیل کرده. به شما قول میدهیم اگر به مطالعه تاریخ ایران باستان علاقه دارید و از گردشگری در مکانهای قدیمی لذت میبرید، در این سفر با کولهباری از اطلاعات سودمند و خاطرههای خوش همراه شوید.
در کنار جذابیتهای تاریخی، یافتههای باستانشناسی ثابت کرده که جرجان مهد سفال و آبگینه بوده است. صنایع دستی سفالی و بلوری زیبایی در این منطقه پیدا شده که از هنر صنعتگران ایرانباستان حکایت دارد. جالب است بدانید در روزگاران قدیم برجی با ارتفاع حدود ۳ متر در مرکز شهر بنا شده بود تا کاروانسالارها مسیر آن را راحت پیدا کنند و در بیابان گم نشوند. امروز بقایای این برج در شهر قدیمی وجود دارد و یکی از قسمتهای دیدنی این منطقه است.
وضعیت جرجان جدید
اکنون از شهر جرجان خرابهای بیش به جا نمانده است. به عبارتی از شهری که حدود ۱۲۰۰ هکتار وسعت داشت، چیزی حدود ۲۵۰ هکتار ویرانه دیده میشود. در زمانهای قدیم تمام معبرهای این شهر با معماری هندسی آذین شده بود و برای حملونقل راحتتر مردم و حیوانات، مسیرهای اصلی جرجان کاملاً سنگفرش بود. همانند دیگر شهرهای باستانی، در اطراف این شهر دیوارهای بلندی کشیده شده بود و یک خندق عمیق، از مردمان آن محافظت میکرد.
این روزها از دیوار دور شهر و خندقی که به آن اشاره کردیم خبری نیست و حتی ویرانههای این بناها هم تا حد زیادی از بین رفته است. خوشبختانه به رغم نابودی بیشتر قسمتهای شهر جرجان، باز هم کاوشهای باستانشناسی چشمگیری در این منطقه انجام شده و اطلاعات جالبی از تمدن مردمان شهر قدیم جرجان به جای مانده است. برای نمونه میتوان به کانال فاضلابی اشاره کرد که در سرتاسر شهر وجود داشت و بهداشت جرجان را تضمین میکرد. کانالی که از آن صحبت میکنیم در عمق سه متری زمین حفر شده بود. در خانههای این شهر نیز قسمتی برای قراردادن آذوقه در نظر گرفته شده بود و بیشتر خانهها چاه اختصاصی برای تأمین آب شرب داشتند.
با نگاهی به بقایای شهر قدیم جرجان بهراحتی متوجه خواهید شد که این شهر بر اساس نقشه و معماری حرفهای بنا شده و قرارگرفتن ارگی بزرگ با شش ضلع در مرکز جرجان از دقت و ظرافت معماران این شهر حکایت دارد. در گوشه و کنار جرجان بناهای مذهبی و صنعتی وجود داشت. این بناها در اطراف ارگ این شهر احداث شده بود تا زمینه تجارت و زندگی راحت را برای اهالی این شهر فراهم کند.
علت سقوط شهر جرجان
بر اساس متون تاریخی، «یزیدبن مهلب» در سال ۹۸قمری جرجان را تسخیر کرد و از آن زمان به بعد مردمان این شهر مانند دیگر قسمتهای ایران به اسلام گرویدند. این مکان در دوران قبل و بعد از اسلام مکانی پررونق بود و بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن زمان در این منطقه زندگی میکردند. به لحاظ معماری نیز این شهر یکی از زیباترین شهرهای منطقه بود و جذابیتهای معماری آن را با شهرهای مطرح مقایسه میکردند.
شکوفایی جرجان پس از اسلام در دوران صفاریان، علویان، سامانیان و آلزیار ادامه پیدا کرد و در دوران خوارزمشاهیان به اوج رسید. اما در نهایت دست روزگار بر جلال و شکوه آن پرده کشید و حمله مغولها در سال ۶۱۸قمری، شهر باستانی جرجان را به ویرانهای تبدیل کرد. پس از این حمله، جرجان از اقتدار و عظمت افتاد و وقوع چندین زلزله سهمگین، کار یکی از باستانیترین شهرهای ایرانزمین را یکسره کرد.
دیدنی های شهر
بازدید از جرجان چیزی حدود یک روز زمان نیاز دارد. ازآنجاییکه در این منطقه تعدادی از جاهای دیدنی گلستان وجود دارد، پیشنهاد میکنیم با یک تیر چند نشان بزنید و در کنار بازدید از آن، به بازدید از دیوار تاریخی گرگان بروید. این دیوار پس از دیوار چین، بزرگترین دیوار دفاعی دنیای قدیم به حساب میآlد و چیزی حدود ۲۰۰ کیلومتر طول و ۱۰ متر پهنا داشته است. جرجان فاصله چندانی با امامزاده یحیی و میل گنبد ندارد. اگر اهل بازدید از مکانهای زیارتی هستید، حتماً زیارت از این امامزاده را به برنامه مسافرتی خود اضافه کنید. در کنار این مکانها، همسایگی شهر قدیم جرجان به گنبد کاووس را به فال نیک بگیرید و از جاذبههای این منطقه غافل نشوید.
امکانات رفاهی و اقامت
شهر جرجان مدتها پیش نابود شده است؛ در نتیجه به لحاظ امکانات رفاهی هیچ انتظاری از آن نباید داشته باشید؛ پس برنامه سفر خود را بهگونهای آماده کنید که برای گذران شب به گنبد کاووس بازگردید. بهتر است بهار و تابستان را برای سفر به این منطقه انتخاب کنید؛ چرا که این ناحیه آبوهوای سرد و خشکی دارد و سفر در ایام سرد سال به جرجان خوش نخواهد گذشت.
مسیر دسترسی
برای رسیدن به شهر قدیمی جرجان، نقشه زیر را دنبال کنید:
هزینه ورودی | رایگان |
شاعت بازدید | 24ساعته |
آدرس | استان گلستان، جنوب غربی گنبد کاووس. |
شهر جرجان یادآور شکوه و جلال ایران باستان است و بازدید از این شهر گردشگران را به دورانهای قدیم و زندگی مردمان آن زمان میبرد. به همین دلیل به شما قول میدهیم گردشگری در جرجان نهتنها برایتان خاطرهانگیز خواهد بود، بلکه در سفر به شهر تاریخی جرجان فرصتی مهیا شود که در کنار بازدید از این شهر باستانی، در مکانهای دیدنی اطراف این ناحیه گردش کرده و مسافرتی خاطرهانگیز را تجربه کنید. در پایان پیشنهاد میکنیم اگر تاکنون سری به جرجان زدهاید، در قسمت نظرات برای ما و دیگر مخاطبان ره بال آسمان از خاطرههای خوش این مسافرت و گردش در این مکان تاریخی بگویید و تجربههای گردشگری خود را به اشتراک بگذارید.
سپاس از شما
زنده باد شما.
سپاس از شما که زیبا و روشن شرح دادید
و سپاس از شما که نظر مثبتتون رو به ما منتقل کردید تا با انرژی بیشتری بنویسیم.
سلام عزیزم به استان گلستان که سفر کردین. یه خانه درویشی داریم. که همیشه منتظر مهمانان عزیز هستیم. ۰۹۱۱۸۷۸۳۵۰۷ لطف کنید پیام بزارید ممنون ?
من تابهحال اسم این شهر رو نشنیده بودم. چه جالب بود! ممنون از نوشته زیباتون.
سپاس از شما رهای عزیز.
سلام.جرجان فقط یک شهر تاریخی نیست، رازهای زیادی در این شهر نهفته است. اما شما فقط اشاره به حمله ی مغول ها داشتید و زلزله ای که اگر تاثیری داشت باید اسم ان هم در تاریخ ثبت میشد . بنظر من بهتر بود از حواشی این شهر هم صحبت میکردید مردم گنبد کاووس بر این باورند اهالی جرجان به دلیل کفر جنایات و ظلمی که در زمان ظهور اسلام در ان منطقه داشتند به خواست خدا مجازات شده و کاملا در زمین فرو رفته اند. کاش این موضوع را هم مطرح میکردید.
سلام ناهید عزیز،
حوادث طبیعی در طی میلیونها سال عمر زمین، هر چند وقت یک بار تکرار شده. از سویی این باور که یک قوم بهخاطر کارهای بدشون عقوبت شدند، در بسیاری از شهرها وجود داره که البته نمیشه صددرصد بهش استناد کرد. نمونهاش زلزله همین چند سال اخیر در بم یا در تبریز. نمیشه برچسب زد که زلزله، اومدن سیل، خشکسالی، ایجاد گسل یا هر اتفاق بد دیگه بهخاطر گناه مردم بوده باشه.
در نهایت ممنونیم که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید.
ناهید خانم. مردم شجاع گرگان هم دربرابر اعراب و هم مغولان بی دین مقاومت کردند. قرنها در مبارزات ملی ایران با بیگانگان ،با شاهنشاهیهای ماد و پارس و اشکانی و ساسانی هم همت کرده بودند. وطن پرستی از صفات پسندیه است نه گناه. برعکس. یزیدبن مهلب و سعیدبن عاص بودند که به مردم گرگان ستم کرده کشتارکردند.
مردم ناکازاکی و هیروشیما به خشم خدا گرفتار شده بودند که بمباران اتمی شدند یا برعکس.
دیدمان نسبت به زندگی و قوانین الهی و کائنات را تصحیح کنیم.
در کتاب قطب الدین راوندی آمده است جعفر بن شریف جرجانى میگوید: سالى عازم حجّ شدم و در سامرّا نزد امام عسکرى(ع) رسیدم. شیعیان، مال زیادى را توسط من براى آنحضرت، فرستاده بودند. خواستم از حضرت بپرسم که آنها را به چه کسى بدهم، اما قبل از اینکه چیزى بگویم، فرمود: «آنچه با خود آوردهاى به مبارک، خادم من بده»، من نیز چنان کردم.
سپس فرمود: «آیا بعد از پایانیافتن حج به آنجا برمیگردى؟»، گفتم: آرى.
فرمود: «تو بعد از صد و هفتاد روز، در اوّل روز جمعه سوم ماه ربیع الآخر به جرجان وارد میشوى. به آنها بگو که من هم آخر همان روز، آنجا میآیم. برو، خدا تو و آنچه با خود دارى را سالم نگهدارد. همچنین زمانی که بر خانوادهات وارد میشوى، براى پسرت، فرزندى متولد میشود، اسمش را صلت بن شریف بن جعفر بن شریف بگذار. و خداوند او را بزرگ میگرداند و از دوستان ما خواهد شد».
از نزد آنحضرت رفتم و مناسک حج را انجام دادم. روز جمعه، اول ماه ربیع الآخر، در ابتداى روز همچنان که امام فرموده بود به جرجان رسیدم، و دوستان و آشنایان براى دیدارم آمدند. به آنها گفتم که امام حسن عسکرى(ع) وعده داده است که تا آخر همین روز، اینجا بیاید، پس آماده شوید. زمانی که نماز ظهر و عصر را خواندند، در خانه من جمع شدند. امام(ع) آمد و وارد خانه شد. و اوّل او بر ما سلام کرد، سپس ما به استقبالش رفتیم و دستش را بوسیدیم.
سپس فرمود: «من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندهام و به سوى شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در خدمت شما هستم و حاضرم تمام پرسشها و خواستههای شما را برآورده سازم».
نخستین کسى که پرسش نمود نضر بن جابر بود. او گفت: یا ابن رسول الله! چند ماه است که چشمان پسرم آسیب دیده است، از خدا بخواه تا بینایى را به او برگرداند. امام(ع) فرمود: «او را بیاور». پس دست مبارکش را به چشمانش کشید، بینایى او به حالت اوّل برگشت آنگاه مردم یک به یک میآمدند و نیازهاى خود را مطرح میکردند. و حضرت نیز براى آنها دعا مینمود و حوایجشان را بر آورده میساخت. سپس حضرت، همان روز به سامرّا برگشت.
شهر گرگان کهن (جرجان) پیشینه زیادی دارد. اما بلحاظ شهرسازی در زمان گرگین میلاد ساخته شد. در مورد این میلاد که معرب مهرداد یا میتراداد است ،جای پژوهش میباشد که آیا یکی از بزرگان پارتی در زمان هخامنشیان میباشد یا یکی از مهردادهای اشکانی(پادشاهان).ابن اسفندیار اورا درزمان کیخسرو پادشاه پارس میداند. والبته داستان را به شکل غیرقابل قبول بیان میکند. که گرگین میلاد پس از ساخت ،انرا خراب کرده به استراباد رفته و سپس از انجا به پارس میرود و لار را بنا گذاشته درانجا میماند.
درحالیکه گرگان قرنها باقی بود تا در زمان مغول و سپس تیمور تخریب شد. مردمانی شجاع و جوانمرد داشت که همیشه یاور پادشاهان ایران مانند کورش و اشکانیان و ساسانیان بودند. همیشه تاریخ سپر بلای خطه شمال در برابر تجاوز تورانیان و ترکان و مغولان و نیز تازیان بودند. پس از اسلام آوردن هم شیعه و از حامیان مبارزان علوی دربرابر خلفای جابر بودند. روان درگذشتگانشان مینوی و شادباد.