سالهاست که شنیدن اسم کوچه مازاری ها یزد همراه شده با پیچیدن بوی حنای تازه در ذهنم. انگار در همین لحظه یک کیسه کرباسی پر از حنای تازه سابیدهشده را کنارم باز میکنند. میروم به دوران کودکیام که مادربزرگ در یک کاسه بزرگ مقدار زیادی حنا، تخممرغ و آرد نخود را با آبلیمو خمیر میکرد. بچهها را به ردیف مینشاند روی ملحفهای و سرها و کف دست و پایشان را پر از حنا میکرد و بعد هم یک کیسه پلاستیکی را شبیه کلاه میکرد و روی آن میکشید تا به قول خودش حنا به جسم و جانشان رسوخ کند. هر بار هم که یکی از بچهها از سرخی حنا گلایه میکرد، هزاران دلیل علمی میآورد که حنا این خاصیت را دارد و آن را! امروز که میخواهم از چندوچون کوچه مازاری ها در یزد بگویم، تمام آن خاطرات در ذهنم زنده شد. شما چطور؟ بوی حنا را دوست دارید؟
کوچه مازاری ها یزد کجاست؟
بخشی از جواب سؤال را در خودش دادهایم. برای دیدن کوچه مازاری ها و لذتبردن از زیباییهایش، باید راهی استان یزد و شهر یزد شوید. با کمک هر مسیریابی که دم دستتان است، به سمت خیابان کاشانی بروید. کوچه مازاری ها آنقدر معروف هست که خیلی سریع پیدایش میکنید.
معرفی کوچه مازاری و قصه فراز و فرودش
کوچه مازاری یزد یکی از کوچههای بسیار قدیمی این شهر است که از ۷۰۰ سال پیش جای خودش را دل مردم این شهر باز کرده. شاید باورش سخت باشد؛ اما حجرههای این کوچه ۷ قرن است که شاهد آمدوشد نسلهای مختلف بشر هستند. این پیرهای جهان دیده، فراز و فرود چندین سلسله حکومتی را تماشا کردند و هنوز مثل گذشته، در آرامش و سکوت خود، به سروسامان دادن سفرههای مردم مشغولند.
روزگاران بسیار دور، مردم این منطقه، برگ حنا را از شهرهای مختلف به دست میآوردند و با سنگهای بزرگ میساییدند. پودر حنایی که به دست میآمد آنقدر نرم بود که گاه از پارچههای توری هم عبور میکرد. برای همین در گوشه دیگری کیسههای کرباسی میدوختند و حنا را به میزان مساوی در کیسه میریختند. این کیسههای سفید که درونش پر از سرسبزی بود، علاوه بر شهرهای مختلف ایران، به کشورهای همسایه هم سفر میکردند و نقشهای زیبا روی دست مردم سرزمینهای دیگر میساختند.
تاریخچه کوچه مازاری ها
در بخش قبلی برایتان گفتم که این کوچه و کارگاههایش ۷۰۰ سال سن دارند. این عدد معادل ۷ قرن است و سن کمی نیست. از همان زمانهای دور که مردم زرتشتی و مسلمان یزد با همکیشان خود در هند و پاکستان و کشورهای عربی در رفتوآمد بودند، بازار خرید و فروش حنا داغ بود. مردم یزد نیز که ذهن مقتصدی داشتند از این فرصت استفاده کردند که به ساییدن برگ حنا بپردازند. آنها برگ حنا را از شهرهای دور و نزدیک ایران و جهان گرد هم میآوردند و با کمک سنگهای بزرگ میسابیدند تا جایی که کاملاً نرم شود. سپس در کیسههای کرباسی میریختند و به بازرگانان میسپردند تا برایشان بفروشند.
تا چند سال پیش مردم برای رنگکردن مو و ریش خود و درمان خیلی از بیماریهای پوستی و حتی عفونی، از حنا استفاده میکردند. آنها معتقد بودند که این ماده خوشبو میتواند هر عفونت و قارچی را ریشهکن کند. همچنین با کمک حنا سلولهای مرده پوست سر و بدنشان را دور میریختند. القصه که حنا تا چند سال پیش بازار گرم و پررونقی داشت. تا اینکه سروکله رنگهای شیمیایی، اسکرابها و لایهبردارهای صنعتی پیدا شد و حنا کمی عقبنشینی کرد. برای همین هم آن همه کبکبهای که داشت، به سمت خاموشی رفت و سکهاش تا حدی از قیمت افتاد و برخی کاسبان مغازههایشان را تعطیل کردند. اینکه بعد از این چه به سر مغازهها آمد را در بخشهای بعدی برایتان میگویم. قبلش بگذارید سؤالی را پاسخ بدهم که ذهن اکثرتان را به خود مشغول کرده است.
چرا مازاری؟
حتماً برایتان این پرسش ایجاد شده است که مازاری یعنی چه و چه ربطی به حنا دارد و چرا باید یک محله یا کوچه به این اسم باشد. جانمان برایتان بگوید که یزدیهای قدیم به سنگ بزرگ، مازار میگفتند. از آنجایی که لازمه ساییدن برگ حنا و نرمکردنش، داشتن سنگهای بزرگ آسیاب بود، این محله پر شد از مازاریها. این سنگها را غالباً از کوههای اطراف یزد میآوردند و معمولاً با دست میتراشیدند تا صاف و صیقلی شود و بتواند هرآنچه زیرش قرار میگیرد را پودر کند. این شد که رفتهرفته اینجا شد محله مازاریها، یعنی جایی پر از مازار.
ساختار محله مازاری ها
به محله یا کوچه مازاری ها که بروید، در چپ و راستتان کارگاههای مختلفی میبینید که برخی هنوز نشانی از گذشتههای دور دارند و برخی دیگر به سبک امروزیتر بازسازی شدهاند. بیرون کارگاهها و فضای خیابانگونه را در عکسهای بالا دیدهاید. اینجا میخواهم شما را به داخل کارگاهها ببرم و توصیفی از فضای داخلی آنجا برایتان بیاورم. از آنجا که اکثر کارگاهها یک طراحی واحد دارند، یکیشان را برایتان شرح و بسط میدهم.
اتاق اصلی
در کوچه مازاری ها چندین و چند کارگاه بود که هر کدام به کسبوکار خود مشغول بودند. هر کارگاه چند بخش داشت. در بخش مرکزی کارگاه که جای ساییدن حنا بود، دو سنگ بزرگ وجود داشت که یکی مثل یک میدان بزرگ، کاملاً روی زمین استوار شده بود و سنگ دیگر بهصورت ایستاده روی آن حرکت میکرد. این سنگ بسیار سنگین بود و حرکتدادنش کار هر کسی نبود.
در گذشتههای دور صاحبان کارگاه برای چرخاندن سنگ از حیوانات قوی استفاده میکردند. رفتهرفته و با پیشرفت صنعت، پای موتورهای برقی به این کارگاهها هم باز شد. این روزها دیگر خبری از حیوانات یا حتی مردان قویهیکل نیست. کافی است دستگاه را به برق وصل کنید و دکمهاش را بزنید تا سنگ بالایی را روی سنگ زیرین بچرخاند و هر چه در این میان هست، شبیه آرد، نرم و یکدست کند.
سقف این اتاق به سبک همه بناهای قدیمی، گنبدی است و در رأس آن دریچهای وجود دارد که هم وظیفه نوررسانی به کارگاه را انجام میدهد و هم هوا را تا حدی تصفیه میکند. البته این نور چندان زیاد نیست و موقع ورود به کارگاه ممکن است زمانی طول بکشد تا چشمتان به تاریکی محیط عادت کند.
اتاق کیسهدوزی
در اطراف اتاق اصلی کارگاه، چند اتاقک دیگر هست که هر کدام وظیفهای دارند. برای مثال در گذشتهها و حتی این روزها در یکی از اتاقها کیسههای حنا را میدوختند. جنس این کیسهها عموماً از کرباس بود و با نخ خاص و به اندازههای یکسان دوخته میشد. معمولاً هر مغازهدار، مهری مخصوص خود داشتند که قبل از پرکردن کیسه، روی آن میزد تا نام و نشانش همراه با محصول به دوردستها سفر کند. این روزها چرخهای خیاطی کار را راحت کردهاند؛ اما در گذشتههای دور، همه این کیسهها یکییکی با دست کوک میخوردند.
انبار کارگاه
کیسههایی که پر از حنا میشد، یکدست و مرتب در اتاقی که انبار بود، قرار میگرفت. این کیسهها تا وقتی که نوبت سفرشان میشد اینجا ساکت و آرام مینشستند و به هیاهوی داخل کارگاه گوش میدادند. درددلهای پسر با پدرش، پندهایی که استاد به شاگردش میداد، شعرها و نجواهایی که مرد در خلوت تنهاییاش میخواند و… همه و همه به گوش کیسههای حنا میرفت. شاید برای همین بود که وقتی به مقصد میرسیدند، همه هموغمشان را میگذاشتند تا مرهمی بر دردی باشند.
کوچه مازاری ها در زمان حال
در بخش تاریخچه گفتم که تکنولوژی به کمک صاحبان کارگاه آمد تا راحتتر برگهایشان را پودر کنند؛ ولی به همان میزان هم کارشان را کساد کرد؛ چرا که رنگهای شیمیایی و محصولات آرایشی و داروهای دیگر جای حنا را گرفتند. با این حال، برخی ساکنان و کاسبان این محله از تا نیفتادند. آنها از آسیابهایشان برای ساییدن گیاهان معطر و انواع ادویهجات استفاده کردند. این روزها اگر به کوچه مازاری یزد سری بزنید، مغازههایی میبینید که بر سردرشان نوشته: «ادویهجات معطر». بوی دارچین، هل و ادویههای خورشتی مختلف در راسته کارگاهها میپیچد.
برخی از مغازهها هم این روزها به بازارچههایی برای عرضه صنایع دستی و میراث فرهنگی شهر یزد تبدیل شدهاند. وقتی وارد راسته کوچه مازاری ها میشوید، در کنار بوی خوش ادویهجات و حنا، میتوانید جلوههای رنگارنگ و زیبایی از تاریخ و فرهنگ شهر را نیز تماشا کنید. برخی از انجمنهای ادبی نیز گاهی در این محله نشستهای شب شعر و داستان برپا میکنند. خلاصه که مردم مهربان یزد نمیگذارند از هیچ جاذبهای دست خالی بیرون بروید.
امکانات رفاهی کوچه مازاری ها
کوچه مازاری یکی از بناهای تاریخی و جاذبه های بسیار پرطرفدار یزد است که روزانه میزبان صدها گردشگر ایرانی و خارجی میشود. مسیر کوچه بسیار جذاب است و بعید میدانم که از قدمزدن در آن و تماشای کارگاهها خسته شوید؛ ولی باز هم اگر دیدید به نوشیدن جرعهای شربت خنک یا یک فنجان چایی و قهوه تازهدم نیاز دارید، همان اطراف میتوانید سراغ کافه بوژان بروید. کافه بوژان یکی از فعالترین کافه های یزد است که همیشه مشتریهایش را مجذوب خود میکند. دیگر چه از این بهتر؟
اگر هم نزدیک زمان صرف ناهار یا شامتان است، سری به یکی از زیباترین رستوران های یزد، یعنی سفره خانه سنتی حنا بزنید. اینجا انواع غذاهای محلی یزد و سایر غذاهای ایرانی در بهترین شکل برایتان سرو میشود. شما روی تختهای چوبی زیبا بنشینید و از شنیدن صدای آب در حوض آبیرنگ لذت ببرید. باقی کارها را بسپارید به دستان آشپزهای ماهر و هنرمند سفرهخانه.
جاهای دیدنی نزدیک به کوچه مازاری ها
جاهای دیدنی یزد یکی و دو تا نیستند. حتی قدمزدن در بافت تاریخی یزد هم شما را سرشار از شور و شعف میکند. اصلاً برای گشتوگذار در یزد باید حداقل سه چهار روزی را کنار بگذارید. بعضیها تعطیلات عید به این شهر سفر میکنند. همکار من هم در مقالهای مجزا یک برنامه حسابی برای بازدید از جاذبه های یزد چیده است که با اسم یزدگردی در نوروز منتشر شده. البته این برنامه منحصر به نوروز نیست و شما میتوانید در روزهای دیگر سال هم با همین دستفرمان پیش بروید. اگر دوست داشتید، آن مطلب را هم بخوانید تا با برنامه منظمتری سفر کنید. من اینجا فقط اسم چند جاذبه مهمتر و پربازدیدتر را برایتان میگذارم. اگر خواستید اطلاعات بیشتری دربارهشان به دست بیاورید، روی اسمشان کلیک کنید، راهنمای کاملش برایتان میآید.
- آتشکده بهرام یزد: بلوار شهید منتظر قائم، خیابان آیت الله کاشانی.
- موزه مارکار یزد: میدان مارکار، کوچه فرش مشهد (بلوار منتظر قائم)، کوچه میلاد.
- مسجد جامع یزد: ضلع غربی خیابان امام خمینی(ره)، محله فهادان.
- میدان امیرچخماق: میدان امیرچخماق.
- باغ دولت آباد یزد: خیابان شهید رجایی، کوچه فردوسی.
- میدان خان یزد: خیابان قیام.
- حمام خان یزد: خیابان قیام، میدان خان، جنب مسجد ملا اسماعیل.
- مدرسه ضیاییه یزد: محله فهادان.
- کنیسه ملا آقا بابا یزد: خیابان مسجد جامع کبیر، محله چهارسوق.
نکات مهم برای بازدید از کوچه مازاری ها یزد
- شاید دلتان بخواهد قدری حنا یا ادویه بهعنوان سوغات یزد تهیه کنید و با خود ببرید. در این صورت آن را لای روزنامههای متعدد بپیچید و جایی دور از چمدانتان بگذارید تا همه وسایل و لباسهایتان پر از عطر ادویهجات نشود.
- اگر آسم دارید یا به بیماریهای تنفسی دچارید، پیشنهاد میکنیم با ماسک به این محله سر بزنید تا عطر این همه ادویه، روز زیبایتان را شب تار نکند.
- به هر کجای ایران عزیزمان سفر میکنید، به فرهنگ و اعتقادات آن منطقه احترام بگذارید.
- نیازی به گفتن نیست که هیچ زبالهای نباید به هیچوجه روی زمین رها شود.
- هرگر ماشینتان را جلوی منازل یا مغازههای مردم پارک نکنید.
بهترین زمان بازدید از کوچه مازاری ها
شک نکنید که تعطیلات نوروز در یزد هم مثل همه شهرهای ایران، رنگ و بوی دیگری دارد. اگر دوست دارید کوچه مازاریها را از همیشه پررونقتر و پرجنبوجوشتر ببینید، ایام نوروز هم هوا خوب است و هم شهر یزد حالوهوای توریستیتری دارد. البته حواستان باشد که در این تعطیلات از قیمت هتل گرفته تا رستوران و حتی برخی اجناس در مراکز خرید یزد، با سایر روزهای سال کمی فرق میکند. این موضوع هم به قاعده عرضه و تقاضا مربوط میشود. تابستان معمولاً خلوتترین فصل سال یزد است و برای آن دسته افرادی که حوصله شلوغی را ندارند، کمیمناسبتر است. البته یادتان باشد که در تابستان، خود یزدیها هم به زور از خانه خارج میشوند، چه برسد به…. القصه که اگر هم فصل خنک میخواهید و هم خیلی دوست ندارید در شلوغی به دیدن یزد بروید، فصل پاییز خوب است. در این فصل اکثر خانوادهها درگیر مدارس بچههایشان هستند و معمولاً شهرها خلوتتر میشوند. این فصل برای زوجهای جوان عالی است. راستی هر وقت سال به دیدن کوچه رفتید، سعی کنید حوالی ظهر نباشد. ظهرهای یزد در همه روزهای خدا گرم است و کمی حالگیر!
مسیر دسترسی به کوچه مازاری ها
بالاتر برایتان گفتم که کوچه مازاری ها یزد در راستای خیابان کاشانی این شهر است. این محله خیلی معروف است. به همین دلیل هم راننده هتل و هم راننده تاکسیهای اینترنتی، شما را بهسرعت به این کوچه میرساند. اگر هم با ماشین خودتان عازم شدهاید و از سمت جنوب شهر به سمت شمال میروید، از بلوار کاشانی به سمت بلوار امام جعفر صادق برانید. درست یک کوچه مانده به بلوار امام صادق، میتوانید تابلوی مازاری ها را ببیند. اگر هم از سمت بلوار امام جعفر صادق میآیید، یک کوچه مانده به بلوار کاشانی، سراغ مازاری ها را بگیرید. از بلوار تا این محله، چند قدمی بیشتر راه نیست.
در این نوشته با شما از کوچه مازاری ها یزد صحبت کردم. از تاریخچهاش گفتم و اینکه اگر روزی به این کوچه سری زدید، چه جاذبههایی در خود کوچه یا اطرافش انتظارتان را میکشد. چند توصیه خواهران کردم که نهتنها موقع بازدید از این کوچه، بلکه هر جای دیگر به کارتان میآید. نمیدانم شمایی که این مطلب را میخوانید، قبلاً به این جاذبه سر زدهاید یا نه. اگر تجربهاش را دارید، حتماً در بخش نظرات برایمان بنویسید. اگر هم روزگاری به این جاذبه سر زدید، حتماً اینجا برگردید و بگویید که این معرفی چقدر برایتان سودمند بوده. ما در ره بال آسمان منتظر دیدن پیامهای شما هستیم. راستی اگر مطلب به دلتان نشسته، ستارههای بیرنگ زیر را هم طلایی کنید.
بلوار کاشانی، قبل از تقاطع امام جعفر صادق.
مسجد جامع یزد، موزه مارکار، میدان امیر چخماق و غیره
بازدید از این کوچه هزینهای ندارد.
چه توصیفات زیبایی داشت این نوشته و چقدر خوب نوشته شده بود. دست نویسنده اش درد نکنه.
سلام مریم عزیز، برای نظر مثبتتون و انرژی مثبتی که به ما منتقل کردید، ازتون ممنونیم.
چه متن روان و قشنگی😍😍
انگار داشتم قصه میخوندم.😊😊😊
سلام زینب عزیز. ممنونیم بابت انرژی مثبتی که به ما دادید.