بعید است اسم ساری و استان مازندران یا هر کدام از شهرهای شمال ایران بیاید و چشم دل ما از درختان انبوه و دشتهای سرسبز و آبشارهای زیبا پر نشود. هر کس به این سرزمین زیبای بهشتی قدم میگذارد، با کولهباری از خاطرات خوش باز میگردد. یکی از این مناطق روحافزا، بخش دودانگه ساری است. ما امروز قصد داریم که به این بخش از جغرافیای ایران سفر کنیم. سفرمان خیلی طولانی نیست؛ اما پر است از خاطرات ناب و اتفاقهای زیبا. شما هم همراه ما شوید در پرسه در جاهای دیدنی دودانگه و جاذبههای گردشگریاش.
دودانگه کجاست؟
دودانگه شهر یا روستای خاصی نیست. اینجا یک بخش است که چندین روستا را دربرمیگیرد. بخش دودانگه در شمال خود بخش کلیجان رستاق ساری را دارد. در سمت راستش بخش چهاردانگه است. سمت چپش سوادکوه را میبینیم و در پایین پایش رشته کوههای البرز و استان سمنان. این بخش چیزی حدود 570 کیلومتر مربع وسعت دارد.
چرا دودانگه؟ | وجه تسمیه دودانگه
شاید شما هم مثل ما بهمحض شنیدن نام دودانگه یاد املاک و بنگاه و خانه و این حرفها افتادید. خب فکرتان هم خیلی جای دوری نرفته است. حق دارید. داستان از این قرار است که در زمانهای خیلی دور حاکمی در مازندران زندگی میکرد که املاک و زمینهای فراوانی داشت. او مرد ثروتمندی بود و مثل خیلی حاکمهای دیگر دو زن برای خودش گرفته بود. یکی از این زنان برایش دو پسر آورده بود و آن یکی ۴ تا درواقع این حاکم شش پسر داشت و کلی زمین و آبادی که تحت فرمانش بودند.
قبل از مرگ، این زمینها را بین پسران تقسیم کرد. دو دانگ از آن را به دو پسر یک زنش داد و چهار دانگ دیگر را به پسران زن دیگر. از آن به بعد بخشی از زمینهای این بخش به دودانگه و بخش دیگری به چهاردانگه معروف شد.
بهترین زمان سفر به دودانگه
⚠
Connection Error
No any data received from Forecast.io!.
شهرت شهرهای شمالی به بارانهایی است که در اکثر روزهای سال میبارد. اصلاً به لطف همین بارانهاست که آنجا همیشه سرسبز است و میشود برنج کاشت. مسلم است که بهار و تابستان فرصت بهتری باشد برای سرزدن به دودانگه. در این دو فصل و مخصوصاً در تابستان، هوا کمی گرمتر هم میشود و میتوانید اگر دلتان خواست تنی به آب چشمهها و آبشارها بزنید. ضمن اینکه از گلولای و سرمای پاییز و زمستان هم کمتر خبری هست.
بخشهای مختلف دودانگه
با داستانی که برایتان تعریف کردیم حتماً متوجه شدید که نمیتوان به شهر یا روستای خاصی گفت دودانگه. این منطقه در سال 1316 به بخش تبدیل شد. آن موقع ۵ دهستان به نامهای فریم، بندرج، بنافت، نرم آباد دو سر و پشتکوه داشت که همه با هم ۱۱۵ روستا را شامل میشدند. سال ۶۰ بود که روستاها و دهستانهای دودانگه از هم پاشید. تعدادیشان به سمنان رسید، تعدادی به چهاردانگه متصل شد و چندتایی هم به کیجان رستاق پیوست.
سرتان را درد نیاوریم. القصه که در نهایت و چند سال بعدتر، از همه اینها فقط دو قسمت فریم و بنافت برای دودانگه باقی ماندند. این دو دهستان هم فقط 56 روستا را شامل میشوند که 48تایشان در فریم و ۱۱تای دیگر در بنافت هستند. حالا هم ما قرار است در این دو بخش بچرخیم. البته خیالتان را راحت کنیم که خدا برای این دو بخش هم کم نگذاشته است. آنقدر موهبت برایشان در نظر گرفته که ساعتها دربارهشان حرف بزنیم. ما هم سعی میکنیم در حد حوصله شما برایتان امروز عکس و متن بگذاریم؛ پس برویم سراغ جاهای دیدنی دودانگه و جاذبههایش.
دودانگه های ایران
اینکه ما در نوشتهمان گاهی اصرار داریم که ساری را در کنار نام دودانگه بیاوریم، یک علت واضح دارد. چندجای دیگر ایران هم میتوانید نام دودانگه را بیابید. برای مثال یک قوم لر بختیاری در ابهر زنجان زندگی میکنند که به دودانگه معروف هستند. در استان خوزستان هم این قوم لر دودانگه زندگی میکنند. یک جایی در بروجرد لرستان هم به دودانگه معروف است. روستایی هم در استرآباد جنوبی استان گرگان وجود دارد به نام دودانگه. با این توضیح، یادمان باشد که اینجا داریم درباره جاهای دیدنی دودانگه ساری صحبت میکنیم.
طبیعت دودانگه
گفتیم که خدا در زمان خلقت شهرهای شمال ایران، حسابی دستو دلبازی کرده است. اینجا پر است از جنگلهای سرسبز، زمینها و شالیزارهای گندم و مراتع زیبایی که فقط اکسیژن خالص به ریه انسانها هدیه میکند. البته اگر برای گرفتن اکسیژن به جنگلهایش رفتید، قبل از غروب افتاب برگردید. شب که بشود درختان شیفت کاریشان را تحویل میدهند و به مرخصی میروند. آنوقت هوا پر میشود از دیاکسید کربن. برای همین هم هست یک عده توی جنگل نفسشان میگیرد و بعد مینشینند افسانه میبافند که بختک آمده خفهشان کند! نه اینجا و نه هیچ جای دیگر خبری از بختک نیست. جای خوابتان را که عوض کنید، افسانهها خودشان غیب میشوند.
راستی توی جنگلهای اینجا پرندههای خوشصدا هم پیدا میشود. جانوران کوچک مثل روباه و خرگوش هم شاید ببینید و شبها هم احتمالاً چند تا قورباغه و جیرجیرک برایتان لالایی بخوانند. اگر با صدای اینها خوابتان نمیبرد، روز را حسابی پیادهروی کنید. قول میدهیم شب از خستگی سرتان به بالش نرسیده از هوش بروید. اگر هم خیلی حساس هستید، برای خواب از جنگل فاصله بگیرید.
جاهای دیدنی دودانگه
ما که پیگیر جاهای دیدنی دودانگه شدیم، یک لیست بلندبالا جلویمان دیدیم که هر کدام از دیگری زیباتر بود. خودتان فکرش را بکنید که 59 روستای سرسبز کنار هم باشند. این روستاها آنقدر به هم نزدیک هستند که شاید حتی نتواید متوجه شوید الآن در کدامشان هستید. فرض کنید شما در یک روستا باشید و خانه کناریتان در روستای دیگر. این هم زیباست و هم گیجکننده. اما مگر شما به سفر میروید که اسم روستاها را یاد بگیرید؟ به نظر ما که فقط چشم و گوشتان را به طبیعت بدهید و لذتش را ببرید. زحمتش هم با پاهای نازنینتان که شما را بین این همه زیبایی بچرخانند. برای تشکر از پاهایتان، یک جفت کفش راحت برایشان تهیه کنید که کمتر خسته شوند و شما را بیشتر همراهی کنند.
-
چشمه گرگین وا یا ورگینه وا
همین ابتدای راه بهتان بگوییم که تفاوت در زبان و لهجه باعث میشود شما جایی را با نام خاصی در گوگل بیابید که اهالی اسم آن را نشنیدهاند. ماجرا از این قرار است که آن مکان هست؛ اما اهالی چیز دیگری صدایش میکنند. مثلاً همین گرگین وا که یک عده با نام ورگینه وا میشناسندش و یک عده به نام چهل چشمه. فرقی نمیکند چه صدایش کنند؛ شما فقط بروید و ببینید که خدا چه خلق کرده است. برای اینکه سردرگم نشوید، فقط بدانید این منطقه در یک کیلومتری روستای خوش نشان است.
اینجایی که آدرسش را دادیم، پر است از چشمه های متعدد. درواقع بین درختان انبوهی که سر به فلک کشیدهاند، چند چشمه هم از دل زمین میجوشند که گاهی بوی گوگردشان از دور هم شنیده میشود. گاهی هم نه، باید نزدیکش شوید تا تفاوتش را با آبهای دیگر حس کنید. اینجا میتوانید از فضا لذت ببرید و اگر دردهای رماتیسمی یا مفصلی دارید، از آب برای تسکینش بهرهمند شوید.
البته بهتان بگوییم که آب اینجا سرد است. قدیمترها حوضچههایی بود که آب را در آن جمع میکردند. جایی هم بود که سنگهایی را داغ میکردند و داخل حوضچه میریختند. این طوری آب، گرم و مهیای آبتنی میشد. الآن خبر از اینها نیست. دوست داشتید تیر یا مرداد بروید که آب خودش تا حدی ولرم باشد.
-
شیرین رود
یکی دیگر از مناطق جنگلی که تا حدی بکر هم مانده است، شیرین رود است. این رود از دامنه های شمالی کوههای البرز مسیرش را آغاز میکند. لبهای تشنه شالیرازها را سیراب میکند و خیر و برکتش را به روستاییان میرساند. مسیرش را ادامه میدهد تا به دریاچه سد سلیمان و رود تجن بریزد. همه این مسافت چندین و چند متری پر است از سرسبزی و طراوت. بیخود نیست که روح حیات را در آب میجویند. اینجا زندگی موج میزند و سرزندگی را به شما هدیه می کند. البته حواستان باشد که این رود در گرمترین حالت ممکن بیشتر از ۲۵درجه سانتیگراد نیست. هوس شنا به سرتان نزند که ممکن است با سرماخوردگی و خاطرات ناخوش به شهرتان برگردید. شاید اینجا هم مثل گرگین آباد، در ماههای تیر و مرداد کمی با شما گرمتر باشد.
همه این وسعتی که برایتان گفتیم، منطقه توریستی شیرین رود است. مسیر طولانی است؛ اما آنقدر آبشارهای کوچک و بزرگ سرراهتان هست که یادتان نباشد چقدر از راه را رفتهاید. فقط کفش راحت بپوشید و دل به طبیعت بدهید. به شما قول میدهیم چند ماه بعد از سفرتان، دلتنگ زیباییهایش شوید یا اصلاً دلتان نخواهد با این همه شورونشاط خداحافظی کنید.
سد سلیمان تنگه
یادتان هست که گفتیم خیلی از جاهای دیدنی دودانگه چند اسم دارند؟ مثلاً همین سد سلیمان تنگه را به اسم سد شهید رجایی هم میشناسند. اینجا دنیایی از آرامش به شما هدیه میکند تا جایی که لقب دهکده آرامش هم گرفته است. اگر شما هم دنبال یک خلوت آرام هستید، اینجا را از دست ندهید. بالای سد بروید و از تماشای شکوه و عظمت طبیعت، انگشتبه دهان بمانید. این سد را در 45کیلومتری جنوب غربی ساری میتوانید پیدا کنید.
خیلی ها معتقدند که شهرت دودانگه مرهون همین سد است. به نظر ما حرف بیراهی هم نیست. تصاویرش را هم ببینید، دلتان پر میکشد برای یک ساعت ماندن در اینجا. قایقسواری از هر نوعی که بخواهید، ماهیگیری، غواصی و بازدید از تاج سد، همه امکاناتی است که اینجا برایتان فراهم است تا شما را برای سفر مصممتر کند. برای شبمانی هم واحدهای اقامتی هست؛ پس برای بستن بار سفر، لحظهای هم تردید نکنید.
آبشار اوبن
اگر دنبال یکی از زیباترین آبشارهای مازندران هستید، به عمق جنگلهای دودانگه بروید. آبشار اوبن یکی از جاهای دیدنی دودانگه است. اوبن در لهجه مازندرانی «زیر آب» معنی میدهد. تصورش را بکنید از میان انبوهی از خره سبز، آبی زلال سرازیر میشود که صدای حرکتش شما را به وجد میآورد. بهار یا تابستان عزم سفر به این آبشار را بکنید و در مسیر رسیدنش از صندوقچه ای از زیباییهایی که خدا برایتان به امانت گذاشته، لذت ببرید.
روستای پرکوه دودانگه
وجببهوجب بخش دودانگه پر از شگفتی و غافلگیری است. این منطقه مثل یک تردست ماهر است که هر جایش را که قدم بگذارید، یک شعبده جدید برایتان رو میکند. یکی از این شگفتیها، روستای پرکوه است. خلاصهاش اینکه اگر دلتان میخواهد گاهی با ابرها دربیامیزید و زندگی روی ابر را تجربه کنید، سری به این روستا بزنید. شکوه و عظمت خلقت از بالای این روستا تماشایی است. این روستا آب آشامیدنی و برق هم دارد؛ اما تا جایی که در توانش بوده، بافت روستاییاش را نگه داشته تا گاهی که از زندگی سخت و خشن ماشینی خسته میشویم، به دلش پناه ببریم.
-
سایر جاهای دیدنی دودانگه
برای برشمردن و توصیف جاهای دیدنی دودانگه هم قال کم است و هم مقال. برای همین فهرستی از شاخصترین و معروفترین جاذبه های گردشگری دودانگه را میآوریم. بعداً سر فرصت هر کدامشان را در نوشته و مقالهای مجزا برایتان شرح میدهیم. این کار برای شما هم بهتر است که با ریزترین جزئیات هر جاذبه بیشتر آشنا شوید.
- قله اچو، رودخانه اشک پاجی و میانا؛
- رودخانه تلار (کسلیان)؛
- چشمه عروس و داماد (عاروس داما)؛
- آبشار بولا؛
- آبندان جعفرکلا؛
- ارتفاعات کیجا قلعه، نرو و خرو، گوگلی؛
- مراتع بندبن و زرجو؛
- چشمه تلارسربند سنگده؛
- امامزادهای متعدد؛
- غار عاروس داما دادوکلا؛
- آبشار خزهای عاروس داما دادوکلا؛
- شالیزارهای جگله فریم؛
- جنگلهای انبوه و سرسبز؛
- چشمه آبخونی تلارم؛
- چشمه اوپخشون واودره؛
- چشمه دوالم رسکت علیا و … .
تاریخچه دودانگه
دودانگه از گذشتههای بیسار دور روی نقشه جغرافیایی ایران وجود داشت. البته قبلتر هم گفتیم که نامش دودانگه نبود. اینجا صدها روستا کنار هم بودند و با هم در کنار آتش مقدسشان روزگار میگذراندند. گفتیم آتش، یعنی اینکه به دین زرتشت بودند و کردار نیک و گفتار نیک سرلوحه زندگیشان بود. وقتی اسلام پا به این سرزمین گذاشت، عدهای مسلمان شدند. البته خیلی با عباسیان موافق نبودند و برای خودشان در خفا به مذهب شیعه گراییدند. آن روزها شیعهبودن جرم بزرگی بود و این موضوع زندگی را برای این افراد کمی سخت و ترسناک میکرد. مردم روزگار گذراندند تا وقتی که عماد الدین عمادی، علیه والی استر آباد شورش کرد و آن هزار جریب افسانهای را به دست گرفت و سپس بین فرزندانش تقسیم کرد.
بناهای تاریخی دودانگه
-
برج رسک
رسک یکی از روستاهای بخش دودانگه است. میگویند که در سال 231خورشیدی، یک شهاب سنگ بر این نقطه از زمین فرود آمده است. حدود ۲۰۰ سال بعد، کمی آن طرفتر از شهاب سنگ اسپهبد شروین، برجی ساختند که گویا مرقد یکی از شهیاران آل باوند است. برج رسک ۱۸ متر ارتفاع دارد و یک سقف مخروطی آن را زینت بخشیده است. این برج دو نکته مهم دارد. یکی کتیبهای به خط ساسانی و دیگری ساخته شدنش در شیب تندکوه. به نظر کمی عجیب میآید که چنین برجی با این هیبت بتواند هزار سال در شیب کوه ثابت بماند و خانههای غیرمهندسی ما به یک زلزله ۴ریشتری فرو بریزد! این برای شما عجیب نیست؟
آداب و رسوم
اینکه ریشه یک رفتار خاص یا یک آیین خاص در کجا یافت میشود، تحقیق جالبی است که به جوابهای جالبتری هم میرسد. هر شهری و دیاری برای خودش آداب و رسومی دارد که از باورهایش سرچشمه میگیرد. در بخش دودانگه هم برخی مراسمها هست که هنوز هم اجرا میشود. در ادامه چندنمونه از آن را برایتان میآوریم.
-
سنت آفتابخواهی در روستای کلیج کلا
میدانید که در شهرهای شمالی بارش باران بسیار اتفاق میافتد. گاهی این باراش آنقدر طولانی میشود که مردم را خسته و نگران میکند. از گذشتههای دور مرسوم بوده که کودکان ده را با لباس کهنه به کوچهها بفرستند. بچهها جارویی به دست میگیرند و گلولای کوچه را به هم میریزند و با همان نوای کودکانه و لهجه زیبایشان میخوانند که امروز آفتاب، فردا آفتاب، پیرا فردا آفتاب… . مردم از خانهها بیرون میآیند و به این کودکان شکلات و شیرینی میدهند. آنها به کودکان محبت میکنند تا مهر خالق را بطلبند و خورشید با مهربانیاش به مزارعشان بازگردد.
-
عید مردگان
میدانید که تاریخ و سالنمای طبری با آنچه ما استفاده میکنیم متفاوت است. در تاریخ آنها ماه ۳۰ روز بیشتر ندارد و شروع سالشان از دوم مرداد است. از ۱۸ تا ۲۸ تیرماه، بنا بر سنتهای مردم، عید مردگان نامیده میشود. در این روزها اگر گذارتان به دودانگه بیفتد میبینید که مردم شیرینهای خاصی تهیه میکنند. این شیرینیها شبیه انسان هستند و ابزار خاصی از شغل و حرفهشان. دیدنش از نزدیک به نظر جالب میآید.
-
جشنواره گلابگیری
همه ما شمال را به شالیزارهای وسیعش میشناسیم. عطر خوش برنج در زمینهایی که یکپارچه سبز هستند و پایی در آب و سری به آسمان دارند، تنها تصویر ما از کشاورزی در دودانگه است. همین موضوع باعث شده خیلیها خبر نداشته باشند که اینجا مزارع گل محمدی هم بهفراوانی پیدا میشود. بهار که بیاید، عطر برنج شمالی با گلاب دودانگه در هم میآمیزد و شوروشوق خاصی به مردم میبخشد. برای شرکت در جشنواره گلابگیری دودانگه باید حوالی اردیبهشت انجا حاضر شوید.
-
مراسم مذهبی
دین اسلام با ورودش به ایران، مراسم و آیینهای خاصی آورد. یکی از این آیینها که برای مردم دودانگه بسیار محترم است، مراسم عزاداری محرم و صفر است. عزاداری در این منطقه بسیار ساده و سنتی برگزار میشود و خبری از تشریفات در آن نیست.
اقامت در دودانگه
شما به هر کدام از روستاهای منطقه دودانگه که سر بزنید، حتی شده اتاقکی برای ماندن پیدا میکنید. مردم شمال هم مهماننواز هستند وهم خوشسلیقه. خیلی از بخشها هم امن و آرام هستند و در روزهای گرم سال میتوانید در آنجا چادر بزنید و مقدمات کمپینگ را فراهم کنید. اگر انتخابتان چادرزدن است، حتماً گروهی این کار را کنید و قبلش از اهالی برای امنیت مکان بپرسید. بیگدار به آب نزنید که نیمهشب با اذیت حیوانات وحشی یا حشرات موذی کلافه نشوید.اگر هم دلتان اقامتگاه بومگردی یا اتاقک روستایی یا چادر زدن نمیخواهد، میتوانید به سد شهید بهشتی بروید. آنجا امکانات اقامتی بهتری دارد.
سوغات دودانگه
از شهرهای شمالی ایران میتوانید بهترین برنج معطر ایرانی را به سوغات ببرید. کلوچه و شیرینی محلی و انواع مرباهای تمشک و ترشی های خوشمزه هم در این بخش، سبد خریدتان را پر میکنند.
مسیر دسترسی
مرکز دودانگه، روستای در فریم است به نام محمد آباد. از این روستا تا ساری حدود ۶۵ کیلومتر فاصله است. برای رسیدن به بخش دودانگه میتوانید از مسیر سمنان یا ساری استفاده کنید. اگر مبدأ خودتان را تهران در نظر بگیرید، بهتر است اول به سمنان بروید و از آنجا خودتان را به فریم برسانید. اگر هم مبدأ سفرتان مشهد است، به همین روش عمل کنید. از شهرهای شمالی هم قصد سفر داشته باشید، باید به ساری برسید. هیچکدام از روستاهای دودانگه به ایستگاه راه آهن دسترسی ندارند. مسلما فرودگاهی هم در این بخش نمییابید. پس ماشینتان را سرویس کنید و به راه بیفتید.
شهرها و روستاهای شمال ایرن، همه نگینهای سبز و درخشانی هستند که دیدنشان انرژیهای مثبت فراوانی به همه هدیه میکند. جاهای دیدنی دودانگه ساری هم نقاط سبز و باشکوهی هستند که با رودها، کوهها، چشمهها و آبشارهای کوچک و بزرگ، زیباترین نقاشی خداوند را ترسیم کردهاند. ما در ره بال آسمان میکوشیم تا این جاذبهها را به شما معرفی کنیم. خوشحال میشویم که شما هم تجربههایتان را برای ما بنویسید.
بهار و تابستان
ورگینه وا، سد شهید رجایی، شیرین رود، آبشار اوبن، روستای پرکوه دودانگه و غیره.
چادر بزنید. خانههای اهالی رااجاره کنید. در نزدیکی سد شهید رجایی هم اقامتگاه هست.
برنج، شیرینيهای محلی، انواع ترشی و مربا و غیره.
سلام. مطلب جالبی بود. مرسی. فقط ی چیزی برام سواله. دریاچه انسان ساختی ک انقد ازش تعریف کردین رو باید از بالادست زیبایی هاشو دید ن پایین دست و سوییت هاش. بالادست دریاچه هم روستایی هست ب نام افراچال . ب کوشتون نخورده ن ؟؟؟؟؟؟؟
سلام دوست عزیز. ممنونم از لطف شما. مسلماً شهرها و روستاهای شمال ایران، وجب به وجبشون یه بهشته و ما نمیتونیم در یک مقاله کوتاه، همه زیباییهای این بهشت رو توصیف کنیم. برای همین به بخشی اکتفا میکنیم و در پایان مقاله از دوستان عزیزی مثل شما میخوایم که اطلاعات بیشتر رو با ما به اشتراک بگذارن. ممنون میشم اگه اطلاعات بیشتری هم به ما بدین تا در یک مقاله مجزا، توصیفش کنیم.
منم همش فکر میکردم چرا میگن دودانگه چهار دانگه. نگو قصه تقسیم ارث بوده خخخخخخخخخخ
بله مژگان عزیز، دقیقاً همینه قصهاش. 🙂
یادش بخیر، تو یه سفر به ساری، از یه ساروی پرسیدیم اطراف ساری، کجاش قشنگتره؟ بنده خدا با لهجه قشنگش گفت ساری همه جاش قشنگه، دو دانگه قشنگه… چهاردانگه قشنگه… حالا که این متن رو خوندم و عکسهاش رو دیدم، عمق حرفش رو درک کردم.
مهناز عزیز، منم با حرف ایشون موافقم. وجببهوجب ساری زیباست.